خوليو مندس، نويسنده ميانمايه شيليايي كه شاهد كودتاي پينوشه بوده و چند روزي هم طعم زندان رژيم كودتا را چشيده، خود را به اسپانيا ميرساند تا بنشيند و بر اساس آن تجربه يكتا رماني بنويسد كه گوي سبقت از همه نويسندگان دوره شكوفايي بربايد. اما زندگي ملالآور و خفتبار در اين تبعيد خودخواسته و نيز پريشانذهني حاصل از دلبستگي به وطن و مادري محتضر و پسري سركش و بيگانه با پدر، روز به روز او را از تحقق اين روياي پرشكوه دورتر ميكند. در اين دوزخ بيبار و بر تنها مايه دلخوشي او باغ سبز و خرم همسايه است كه از پنجره اتاقش تماشا ميكند و آنچه در آن باغ ميگذرد يگانه صحنه چشمنواز و خيالانگيز براي اين مرد سودايي است. اما اين روايت ساده واقعگرايانه از زندگي نويسنده سرخورده و تبعيدي، ناگهان با چرخشي نامنتظر در فصل آخر همه دانستههاي خواننده را آماج ترديد ميكند و شالوده رمان را در هم ميريزيد. خوسه دونوسو كه استاد بيبديل كندوكاو در ذهن و روان آدمي است اين رمان را عرصه برخورد ميان رمان دوره شكوفايي و رمان بعد از شكوفايي كرده است.
«باغ همسایه» را خوسه دونوسو در ١٩٨١، در همان سالی منتشر میکند که شبح تردید در ذهن و جان بسیاری از تبعیدیان و مخالفان پینوشه رخنه میکند. معلوم میشود که پینوشه حالاحالاها کناررفتنی نیست. علاوه بر این گویا اکثریت مردم، وضعیت را پذیرفتهاند. آلنده و جنبش «اتحاد مردم» دیگر نه مسئلهای سیاسی که تاریخی رو به فراموشی است. گذشته از همه اینها، بر اثر زندگی در تبعید، نسل دوم شیلیاییها به رویدادهای سیاسی کشور والدین خود تمایلی نشان نمیدهند. خلاصهاش اینکه آغاز دهه هشتاد برای هواداران جنبش «اتحاد مردم» دوران ناامیدکنندهای است یا شاید بهتر آن است که از کلمات اوسیپ ماندلشتام، شاعر روس استفاده کنیم، دهه هشتاد سرآغاز دورانی است که «امید علیه امید صفآرایی میکند.» از این بابت، «باغ همسایه» در صورتبندی کلیاش خلجان زوج مخالفخوانی را نشان میدهد که در آستانه گذار سیاست به تاریخ -تاریخیشدن سیاست- با روانی پریشان شکل تازه فاجعه را تاب میآورند
رمان دونوسو ساختار سهل و ممتنعی دارد. خولیو و همسرش گلوریا در غیاب فرزندشان پاتریک (پاتو) زوج درماندهای هستند که در پریشانحالی ایام تبعید را تحمل میکنند. تمام رمان منهای فصل آخر از زبان خولیو بازگو میشود. او که پیش از کودتا، استاد ادبیات انگلیسی بوده است و در سیاست، به تأسی از پدرش-نماینده سابق کنگره- مشی لیبرالی داشته است، در اسپانیا روزگار پر ادباری را میگذراند. بر آن است تا رمانی بنویسد و کابوس یازده سپتامبر ١٩٧٣ را به ادبیات تبدیل کند. در کنارش به تدریس گاهوبیگاه و ترجمه «میدل مارچ» جورج الیوت نیز اشتغال دارد. در ترجمه با همسرش، گلوریا همکاری میکند. نوریا مونکلوس، ناشر سرشناس و حامی ادبیات آمریکایلاتین رمان او را رد کرده است. یکی از جذابیتهای «باغ همسایه»، توصیف نحوه عالمگیرشدن ادبیات آمریکای لاتین است. خولیو در عصر شکوفایی ادبیات آمریکایلاتین با رماننویسانی در رقابت است که جهانی را مجذوب خود ساختهاند: ماریو بارگاس یوسا، خولیو کورتاسار، گابریل گارسیا مارکز. از لابهلای وقایع رمان و سبک روایت دونوسو میتوان دریافت که خولیوی شیلیایی خود را بدیل خولیو کورتاسار میبیند. حتی همسرش از رمان منتشرنشده او با عنوان «لیلی بازی دیگر» نام میبرد. برشهای زمانی دونوسو بسیار حسابشده و با وسواس دقیق انتخاب شدهاند. رمان از جایی آغاز میشود که «پانچو سالواتی یرا»، خولیو و گلوریا را به آپارتمانش دعوت میکند تا تابستان را در منزل او بگذرانند. پانچو نمونهای از هنرمند موفق و غیرسیاسی شیلی است، که سیاست نقش چندانی در زندگیاش ندارد. در نقاشی به توفیقی چشمگیر رسیده است و طرفداران نقاشیهایش حاضرند برای آثارش پولهای هنگفتی بپردازند. خولیو و گلوریا به خانه مجلل پانچو در مادرید میروند و در ماههای اقامتشان در آنجا ماجراهایی پیش میآید که کانون اصلی «باغ همسایه» را شکل میدهد
برای دریافت جدیدترین کتاب های چاپی و صوتی و تخفیف ها ایمیل خود را وارد کنید
متاسفانه موجودی بیشتری از این کتاب ثبت نشده ، چانچه مایل به اطلاع دقیق از موجودی این کتاب هستید میتوانید از روش های زیر تماس بگیرید
متاسفانه در حین تکمیل سفارش ، موجودی این کتاب به اتمام رسید، چانچه مایل به اطلاع دقیق از موجودی این کتاب هستید میتوانید از روش های زیر تماس بگیرید
مرتب سازی براساس :