خدا بداهه گری و هنر زندگی
پدیدآمدنِ لحظاتی از زندگی که از قبل، پیشبینیشان را میکردید، به ندرت اتفاق میافتد. همیشه از قبل تصوراتی عالی دربارۀ بسیاری حوادث داریم که خیلی کم به وقوع میپیوندند: یک سفر عالی، آشنایی با فردی بینقص و پیشرفتنِ رابطهای فوقالعاده به نحو شایسته و فرصتهایی از این قبیل، عطایای شگفتآوری هستند که باید قدردانِ آنها بود.
حالا مواقعی را به یاد بیاورید که از قبل، درباره همه چیز برنامهریزی میکردید. چند مورد از آنها محقق شدند؟ پیشنهاد ازدواجی که هرگز رخ نداد؛ درمانی که بیفایده بود و کسب و کاری که ورشکسته شد.
درست است که بعضی وقتها شانسهایی هم به ما روی میآورند؛ اما بهترکردنِ شرایط زندگی در دستانِ خودمان است. نباید منتظر بنشینید تا روزگار برایتان همهچیز را درست کند؛ بداههگری کنید.
در بسیاری موارد، وقایع زندگی با پاسخهای از قبل برنامهریزی نشدۀ ما، هدیه میشوند.
همه بداههگر هستیم، بیآنکه بدانیم. هر روز بداههگری میکنیم. بداههگری میکنیم وقتی زندگی ما را به شگفتی وا میدارد. این کار را بدون آنکه به آن فکر کنیم، انجام میدهیم.
آیا خداوند پیشامدهای مختلف زندگی ما را مقرّر کرده است؟ آیا هر چه که اتفاق میافتد علت معقولی دارد؟ آیا خداوند میخواهد تلنگر آهستهای به ما بزند و ما را در بقیه زندگیمان تنها بگذارد؟
این پرسشها را در این کتاب بررسی میکنیم.
هرچه که در مورد خدا بیندیشیم که زندگی ما را به پیش میبرد و حوادث آن را هدایت میکند، واکنش بداهه در مرکز تعامل الهی است که کنار ما قرار دارد. در تمامی این حوادث، بداههگری جاری است و داستان خدای مسیحیت، داستان آری، قبول و پذیرش است.
زندگی حضرت مسیح سرشار از آری است. در انجیل یحیی میخوانیم از معجزات اولیه مسیح یک جشن عروسی در کَنا[1] بود. جایی که او آب را به شراب تبدیل کرد و جشن ادامه یافت؛ ابتدا نمیخواست این کار را انجام دهد مادرش به او گفت: "آنها دیگر شراب ندارند" و پسر برای آن که خواستۀ او را رد نکند، میگوید: "مادر، چه جای نگرانی است، برای تو و من؟ موقع ما هنوز نشده است".
اما بعد مسیح عطایش را به آنان میبخشد. (انجیل یحیی 11-2:1) نمی دانیم او برای این نشانۀ آغازین چه در ذهن داشته است. نشانههای دیگری هم ثبت شده است، مانند راهرفتن بر روی آب، غذادادن به پنج هزارنفر، زنده کردن مُرده.
معجزۀ اول مسیح را که در انجیل یحیی آمده بسیار دوست دارم چرا که همانطور که در روایت این نشانه آمده تنها مسیح نبوده که نمیخواسته برای عمل برنامهریزی کند، در واقع در دستور کار او نبوده است. زمان، مناسب نبوده و مسیح هم این امر را به مادر خاطرنشان کرده است.
هنوز موقعیت همچنان برقرار است و ظاهراً تغییری صورت نگرفته که مسیح آری را میگوید. به ما گفته نشده چرا، شاید بیهیچ دلیلی میخواسته مهمانی تا شب ادامه یابد یا شاید این کار را برای رضایت و خوشایند مادر انجام داده است؛ اما به هرحال هرچه که باشد، پاسخ او ساده و زیباست و نشان میدهد مسیح هم از کسانی بوده که آری را میپذیرفته.
این آری فایده بسیاری نداشته فقط دوستداشتنی است، این آری به خاطر عشق است.
1 Cana
نظرات کاربران