به دوراني برگرديد كه جوان بوديد. آن موقع، به قوتهاي خويش اعتماد داشتيد. شايد نميتوانستيد نام مشخصي براي آنها بيابيد، حتي ممكن بود آنها را صريحا نقاط قوت نناميد. اما وقتي بچه بوديد، به آنها گوش ميداديد. سپس در زماني معين و مكاني مشخص،شفافيت دوران كودكي، رنگ باخت و كمكم محو شد و شما شروع به گوش كردن به دنياي اطرافتان كرديد. در آن وقت، بيش از آنكه به خودتان گوش فرادهيد، گوشتان را به اطرافتان ميسپرديد. بايد به دانشگاه ميرفتيد تا درس بخوانيد و پس از آن، شغلي پيدا كنيد. با آغاز فعاليت در اين شغل، نيازها و تقاضاهاي فوري مشتريان، همكاران و مديرانتان به سوي شما سرازير شدند.
مشكلي كه اكنون با آن دست به گريبانيد اين است كه اين آدمها علاقه چنداني به نقاط قوت شما ندارند و شايد به آنها فكر هم نكنند. آنان بيشتر به اين موضوع مياندشند كه شما چهكاري ميتوانيد برايشان انجام دهيد.
اما اين وضعيت. چه حاصلي براي شما دارد؟ در چنين اوضاعي، تكليف شما چيست؟ درحالي كه شاهد بيتفاوتي دنيا درباره خودتان هستيد، دو گزينه در پيش رو داريد: يا خود را تسليم و مطيع اين زندگي كنيد كه در آن، قوتهايتان هيچ ارزش و جايگاهي ندارند و، در واقع، بيربط و بيمعنا به نظر ميآيند، يا، بهجاي آن، ياد بگيريد كه چگونه به آنها معنا ببخشيد. ياد بگيريد كه قوتهايتان را به كارگيريد و شكوفايشان كنيد. گرينه شما همين است.
برای دریافت جدیدترین کتاب های چاپی و صوتی و تخفیف ها ایمیل خود را وارد کنید
متاسفانه موجودی بیشتری از این کتاب ثبت نشده ، چانچه مایل به اطلاع دقیق از موجودی این کتاب هستید میتوانید از روش های زیر تماس بگیرید
متاسفانه در حین تکمیل سفارش ، موجودی این کتاب به اتمام رسید، چانچه مایل به اطلاع دقیق از موجودی این کتاب هستید میتوانید از روش های زیر تماس بگیرید
مرتب سازی براساس :